مسائل فلسفی، فقهی و اخلاقی پیرامون کامپیوتر زنده
یک شرکت اخیراً موفق به ساخت نخستین کامپیوتر زندهی جهان شده است! این سیستم نوآورانه، به جای استفاده از تراشههای سیلیکونی معمولی، از بافتهای زندهی مغزی برای پردازش اطلاعات بهره میبرد.
کامپیوتر زنده چگونه کار میکند؟ این فناوری که با نام نوروپلتفرم (Neuroplatform) شناخته میشود، شامل ۱۶ ارگانوئید مغزی است. ارگانوئیدها، تودههای کوچکی از سلولهای مغزیاند که در محیط آزمایشگاهی رشد داده میشوند و قادر به پردازش اطلاعاتاند.
چرا این فناوری برای جهان علم و صنعت و اقتصاد مهم است؟ ۱. مصرف انرژی بسیار پایین تا یک میلیون برابر کمتر از پردازندههای سیلیکونی، ۲. پیشرفت در هوش مصنوعی با مصرف انرژی کمتر، ۳. تحول در علوم اعصاب و پزشکی و امکان ارتباط مستقیم مغز و کامپیوتر.
اما چرا ما حوزویان باید به این نحوه صنایع توجه خاص داشته باشیم؟ به دلیل مسائل فلسفی و فقهی و اخلاقی که ایجاد میکنند. در اینجا من به چند نمونه اشاره میکنم:
۱. اگر یک سیستم از بافت زندهی مغزی ساخته شده باشد، آیا میتواند آگاهی داشته باشد؟ آیا داشتن فعالیت مغزی بهمعنای داشتن تجربهی ذهنی است؟
۲. آیا این سیستمها صرفاً ابزارند یا نفوسی دارای حقوقاند؟ اگر این کامپیوترهای زنده قابلیت یادگیری و تصمیمگیری داشته باشند، آیا میتوان آنها را بهعنوان موجوداتی که باید از حقوقی برخوردار باشند در نظر گرفت؟ اگر روزی به نقطهای برسیم که این کامپیوترها بتوانند درد یا رنج را تجربه کنند، آیا اخلاقاً مجاز به استفاده از آنها برای پردازش دادهها خواهیم بود؟ آیا استفاده از یک کامپیوتر زنده مانند استفاده از حیوانات در آزمایشهای علمی است؟ اگر این کامپیوترها روزی به سطح هوش بالایی برسند، آیا بهرهبرداری از آنها نوعی بردهداری خواهد بود؟
۳. اگر یک کامپیوتر زنده تصمیمی بگیرد که به کسی آسیب بزند، چه کسی مسئول است؟ برخلاف پردازندههای سیلیکونی، ارگانوئیدهای مغزی ممکن است رفتار غیرقابل پیشبینی نشان دهند. اگر چنین سیستمی تصمیمی اشتباه بگیرد (مثلاً در یک جراحی مغزی اشتباه کند یا در یک سیستم دفاعی خطایی انجام دهد)، چه کسی پاسخگو خواهد بود؟
۴. آیا استفاده از کامپیوتر زنده باعث تغییر در هویت انسان میشود؟ اگر روزی انسانها بتوانند از این فناوری برای تقویت عملکرد مغز خود استفاده کنند، آیا همچنان «انسان» خواهند بود؟ آیا ترکیب مغز زنده با هوش مصنوعی، مرز میان انسان و ماشین را از بین میبرد؟ آیا این فناوری مرحلهای از تکامل انسان است؟: آیا لازم است برای حفظ ماهیت انسانی از توسعهی بیش از حد این فناوری جلوگیری شود؟
۵. آیا رشد و استفاده از بافتهای زندهی مغزی برای محاسبات اخلاقی است؟ این ارگانوئیدها از سلولهای بنیادی انسانی ساخته میشوند. آیا استفاده از این سلولها، نوعی بهرهکشی از حیات انسانی است؟ اگر از بافت مغزی بیماران برای ساخت این کامپیوترها استفاده شود، آیا رضایت فرد لازم است؟ اخلاق تولید بافت زنده: آیا این فناوری باعث ایجاد یک "بازار سیاه" برای فروش بافتهای انسانی خواهد شد؟
۶. آیا این فناوری میتواند برای مقاصد نظامی یا جاسوسی مورد استفاده قرار گیرد؟ اگر این سیستمها بتوانند در پردازش دادههای امنیتی و نظامی مؤثر باشند، آیا ممکن است برای اهداف جنگی یا نظارت گسترده استفاده شوند؟ آیا میتوان از این سیستمها برای کنترل افکار عمومی از طریق پردازش اطلاعات شناختی و تبلیغات استفاده کرد؟
۷. آیا انسان در حال خلق چیزی است که در نهایت کنترلش را از دست خواهد داد؟