تحلیل هویت جامعه در حکمت سیاسی متعالیه 2
تفصیل مسئلهی اصالت جامعه یا فرد به پرسشهای زیر منجر میشود:
1. آیا انسان در رابطه با دیگران است که هویت مییابد یا این که هویت او تنها وابسته به ویژگیهای فردی است و روابط فرد با دیگران زمینهای برای ظهور آن هویت فردی است؟
2. آیا خودآگاهی مستلزم وجود آگاهان دیگری است که «من» موضوع شناخت آنان قرار بگیرم؟
انسان با تشخص انسانی میتواند خود را ملاحظه کرده و «من» بگوید یا دیگری او را «او» خطاب کند و تعین اجتماعی انسان به عنوان «کس» نتیجهی این تشخص است. این تشخص غیر از تشخص هستیشناختی وجود انسانی است؛ اما وابسته به آن است؛ در واقع، این تشخص، همان تشخص هستیشناختی در مرتبهی علم است. تشخص ویژگیهایی از انسان که ملاک «کَسی» بودن است، موضوع خود را از دیگر انسانها متعین و متمایز مینماید. بنابر این، پرسش از اصالت جامعه یا فرد به این پرسش تحویل میگردد: ملاکات تشخص انسان به عنوان کَس، ویژگیهای فردی اویند که در حیات اجتماعی به او تعین میبخشند یا ویژگیهای اجتماعی اویند که حیات فردی او را دربر دارند یا ترکیبی از هر دو گونه ویژگی است؟
نکتهای گفتنی در اینجا هست: وابستگی هویت فرد به جامعه مستلزم وجود واقعی جامعه است و به این جهت جامعهگرایی مستلزم اثبات وجود واقعی جامعه است. اگر جامعه هویت اعتباری داشته باشد، نمیتواند علت واقعی پیدایش مقومات هویت انسانی باشد؛ زیرا مقومات هویت انسانی اموری واقعیاند و علت واقعی لازم دارند. بنابر این، پرسش انسانشناسانه از اصالت جامعه با پرسش هستیشناسانه پیوند مییابد.
در حکمت سیاسی متعالیه، به جهت مساوقت وجود و وحدت مسئله حقیقی یا اعتباری بودن وجود جامعه تابع وحدت حقیقی یا اعتباری جامعه است و از این جهت مقدمهای در باب دو اصطلاح وحدت و اتحاد لازم است. مسئلهی وحدت و کثرت در حکمت متعالیه در مباحث وجود بررسی میشود. موجودات عالم را میتوان به وحدت و کثرت موصوف کرد و اتصاف موجودات به این دو وصف واقعی و خارجی است.
اتحاد به معنای یکی شدن دو شىء مختلف است؛ نه به صورت تحویل یا تبدیل چیزی به چیزی دیگر و نه با نابودی یکی و بقای دیگری؛ بلکه اگر دوگانگی طرفین اتحاد به جای خود باقی نماند، سخن از اتحاد نامعقول است. اتحاد مستلزم جهت اتفاق و جهت اختلاف است؛ اما به صورتی که رتبهی این دو جهت متفاوت باشد. در واقع، اتحاد همان وحدت غیر حقیقی است. ملاصدرا در تعریف اتحاد چنین میآورد:
بدان که اتحاد میان اشیا یعنی این اشیای از جهتی متکثر و از جهتی دیگر واحد باشند. اتحاد امری مقول به تشکیک بوده و اقسامی دارد. در برخی متحدها جهت وحدت قویتر است و در برخی دیگر ضعیف است (الحاشیة على الهیات الشفاء، ص211)
- ۰۴/۰۵/۱۶



