الگوی پنج مرحلهای استفادهی پژوهشی از هوش مصنوعی 2
2️⃣مرحله ۲: هدایت تدریجی و گرم کردن ذهن هوش مصنوعی
در مرحله قبل، هوش مصنوعی چارچوب ما را یاد گرفت؛ اما دانش او هنوز خام و غیرفعال است. مثل این است که قطعات پازل را به کسی داده باشیم، اما هنوز به او نگفتهایم که چگونه آنها را به هم وصل کند. هدف این مرحله، فعالسازی توان پردازشگری هوش مصنوعی و وادار کردن او به برقراری ارتباط میان مفاهیم است. ما با چند سؤال هوشمندانه، به او کمک میکنیم تا نقشهی مفهومی چارچوب ما را در ذهن خود ترسیم کند. به این مرحله «گرم کردن» میگوییم، چون دقیقاً مانند یک ورزشکار، ذهن هوش مصنوعی را برای چالش اصلی آماده میکند.
چگونه این کار را انجام دهیم؟ به جای یک پرسش، یک «سؤال سهگانه و پلهای» طراحی میکنیم که هوش مصنوعی را وادار به تفکر عمیق کند:
1. پرسش از تعریف و ضدتعریف (مشخص کردن مرکز): از هوش مصنوعی بخواهید مفهوم کلیدی را بر اساس چارچوب شما تعریف کند و مهمتر از آن، بگوید چه چیزی آن مفهوم نیست.
◦ بخش اول سوال: «بر اساس متونی که ارائه کردم، مفهوم "عِرض" را دقیقاً تعریف کن.»
◦ بخش دوم سوال: «و مشخص کن چه مواردی به اشتباه "عِرض" نامیده میشوند اما در چارچوب ما جزو آن نیستند؟»
2. پرسش از تمایز (کشیدن مرزها): از او بخواهید مفهوم شما را با مفاهیم نزدیک و مشابه مقایسه کرده و تفاوتهای دقیقشان را مشخص کند. این کار به درک عمیق مرزهای مفهومی کمک میکند.
◦ مثال: «بسیار خب. حالا تمایز دقیق میان "عِرض"، "آبروی اجتماعی" و "حیثیت حقوقی" را در یک جدول توضیح بده.»
3. پرسش از نسبت و غایت (اتصال به تصویر بزرگتر): در نهایت، از او بپرسید این مفهوم چه جایگاهی در کل نظام فکری شما دارد و به کدام هدف بزرگتر خدمت میکند.
◦ مثال: «حالا توضیح بده که "حفظ عِرض" چه نسبتی با هدف نهایی چارچوب ما، یعنی "تحقق کرامت انسانی"، دارد؟»
در پایان این مرحله، هوش مصنوعی دیگر فقط یک مفهوم را بلد نیست؛ بلکه جایگاه، مرزها و کارکرد آن را در نظام فکری شما به خوبی درک کرده است. خروجی این مرحله، یک هوش مصنوعی است که میتواند به صورت تحلیلی درباره مفاهیم شما صحبت کند. او حالا فقط یک شاگرد نیست، بلکه یک همکار بحث ورزیده است که میتوانید با او وارد مسائل پیچیدهتر شوید.
3️⃣مرحله ۳: رسیدن به پرسش اصلی (با کمک و پیشنهاد خود هوش مصنوعی)
تا اینجا، ما تمام مقدمات را فراهم کردهایم: افق دید هوش مصنوعی را گسترش دادهایم، چارچوب تخصصی خود را به او آموختهایم و ذهن او را برای تحلیل آماده کردهایم. حالا زمان ورود به میدان اصلی و طرح پرسش بنیادین است. نکته شگفتانگیز اینجاست که اگر مراحل قبل را به درستی انجام داده باشیم، دیگر نیازی نیست خودمان به تنهایی پرسش اصلی را طراحی کنیم. هوش مصنوعی اکنون آنقدر با خط فکری ما همراستا شده که میتواند مانند یک دستیار پژوهشی هوشمند، خودش محتملترین و مهمترین سوالات را حدس بزند.
چگونه این کار را انجام دهیم؟
1. درخواست پیشنهاد پرسش: به جای اینکه مستقیماً سؤال خود را بپرسید، از هوش مصنوعی بخواهید بر اساس تمام گفتگوهای قبلی، خودش چند پرسش کلیدی و محتمل را پیشنهاد دهد.
◦ مثال: «بسیار خب. با توجه به تمام مباحثی که از مرحله صفر تا الان داشتیم، به نظر تو سه پرسش اصلی و بنیادینی که از این بحث بیرون میآید چیست؟ لطفاً آنها را برایم فهرست کن.»
2. درخواست فرضیه اولیه: برای عمیقتر کردن این مرحله، از او بخواهید برای هر پرسش پیشنهادی، یک فرضیه یا پاسخ اولیه نیز ارائه دهد. این کار نشان میدهد که او نه تنها صورت مسئله، بلکه ابعاد پاسخ را نیز درک کرده است.
◦ مثال: «برای هر کدام از این سه پرسش، یک فرضیه یا پاسخ اولیه محتمل هم پیشنهاد بده.»
3. انتخاب و تثبیت پرسش نهایی: حالا شما در جایگاه یک متخصص، پیشنهادات هوش مصنوعی را بررسی میکنید. میتوانید یکی از پرسشها را انتخاب کنید، آنها را با هم ترکیب کنید، یا بر اساس آنها پرسش نهایی خود را دقیقتر و کاملتر کنید.
◦ مثال: «پیشنهاد دوم از همه دقیقتر است. بیایید روی این پرسش تمرکز کنیم: "در چارچوب فقهی ما، حدود دقیق حفظ "عِرض" کجاست و در تعارض با حق آزادی بیان، کدام یک اولویت دارد؟" این پرسش نهایی ماست.»
در پایان این مرحله، شما دیگر یک سؤال خام در ذهن ندارید، بلکه یک پرسش دقیق، صورتبندیشده و کاملاً شفاف در دست دارید که محصول یک همفکری واقعی با دستیار هوشمندتان است. هوش مصنوعی اکنون دقیقاً میداند که مسئلهی اصلی چیست، محدودهی بحث کجاست و باید به دنبال چه نوع پاسخی بگردد. شما با این کار، زمینه را برای دریافت یک پاسخ عمیق، متمرکز و کاملاً مرتبط در مرحله نهایی آماده کردهاید.
✨@haqnegar
- ۰۴/۰۸/۲۱



