نقش دین در امید بخشی
نیازهای انسان دو قسماند: 1) نیازهایی طبیعیاند 3) نیازهای فطری و ویژهی هستی خاص انسانی. نیازهای طبیعی به خودی خود به فعلیت میرسند و در بدن انسان ابزار خاص درک این گونه نیازها تعبیه شده است. طبیعت نیز منبع برآوردن این گونه نیازها است. اما نیازهای فطری زمانی رشد میکنند و احساس میشوند که به آنها توجه کنیم و منبع برآوردن آنها دین است. اگر به نیازهای فطری توجه نکنیم، نیازی کاذب رشد کرده و چنان احساس میشود که انگار نیازی واقعی است. یکی از ویژگیهای دین حق این است که انسان را متوجه این نیازهای خاص میکند تا او آنها را احساس کند و از احساس نیاز کاذب دور شود. احساس نیازهای فطری انسان را به امری حقیقی آرزومند میکند؛ آنگاه دین خود را به عنوان منبع برآوردن این آرزوهای حقیقی به انسان عرضه میکند.
باور انسان به این که دین منبع مناسبی برای رسیدن به این آرزوهایش است، معقول است؛ زیرا دین از نظر معرفتی در مرتبهی اول متکی به دو منبع معرفتی عقل و وحی است. هم چنین دین حق را کسی فرستاده که خدای انسان است و همه چیز دارد و همه چیز از آن او است و هیچ آرزویی، مگر به دست او، برآورده نمیشود.
آرزوهای خاص انسان دو گونهاند، یک دسته آرزوهاییاند که باید در حال برآورده شوند، نظیر آرزوی نجات از تنهایی یا آرزوی یافتن معنای زندگی؛ دستهی دیگر مربوط به آیندهی حیات انسانیاند، مانند نجات در آخرت. دین برخی از نیازهای دستهی اول را فوراً و به محض تدین برآورده میسازد، هم چون آرزوی یافتن معنای زندگی و برای برخی دیگر نیز شیوهی رسیدن به خواستهها را نشان میدهد و او را به تلاش میخواند و از احساس شکست در برابر مشکلات بر حذرش میدارد. همین موضع در نیازهای دستهی دوم نیز وجود دارد، زیر اصولاً دینی که شیوهی رسیدن به خواستهها و آرزوهای فطری را نشان ندهد یا انسان متدین را به تلاش بر نیانگیزد یا مشکلات راه را غیر قابل حل نشان دهد، دین حق نیست. دین حق دینی از طرف خدای عالم حکیم قادر غنی برای نجات انسان است و آرزوهای انسان نزد آن خدای غنی است و او به روش رسیدن به آن آرزوها عالم است و مقتضای حکمت آن عالم حکیم این است که آنها را به انسان نشان دهد و او قادر به حل هر مشکلی از مسیر راه انسان است.
البته نهاییترین و اصلیترین آرزوهای انسان مربوط به آیندهی او است و خواستههای کنونیاش نیز برای رسیدن به آرزوهای آینده است. برآیند این آرزوها در خوشبختی و سعادت خلاصه میشود. خوشبختی و سعادت نیز عبارت از حیاتی برتر و خالی از هر گونه مشکل است. ما در ادیان چنین بشارتی را مییابیم که به آموزهی نجات مشهور است. آموزهی نجات دین حق چند ویژگی دارد:
1. باور به آموزهی نجات دین معقول است، زیرا متکی به عقل و وحی است.
2. آموزهی نجات دین عینی است و نه صرفاً یک طرح ذهنی، خداوند در دین خود انسان را به سوی آن میخواند و در دین خود مسیر و شیوهی رسیدن به آن را نشان میدهد، از خدای حکیم به دور است مسیری به انسان نشان دهد که انتهایش واقعیت نداشته باشد و تنها یک طرح ذهنی باشد.
3. آموزهی نجات دین تضمینی است، زیرا از سوی خدای عالم حکیم قادر غنی است.
4. آموزهی نجات دین تفصیلی است، یعنی نجات فرد فرد بشر در آن لحاظ شده است.
5. در آموزهی نجات دین، مرگ مانع نجات نیست و بلکه راه ورود به آن است.
آموزهی نجات دینی به حدی در امیدوار ساختن انسان مهم است که همهی ادیان موجود، اعم از حق و باطل، یک آموزهی نجات دارند.