اعتبار ارزششناختی منابع و مدارک معرفتی
گاهی یک منبع اعتبار معرفتشناختی دارد؛ اما اعتبار ارزششناختی ندارد. به تعبیر دیگر، به جهت ملاحظاتی چون ملاحظات فقهی، قانونی، اخلاقی، آداب و رسوم اجتماعی و مانند آنها نمیتوان به این منابع رجوع کرد. روشن است که این نحوه ملاحظات، دخالت صریح مبانی معرفتی در فرایند تفکر است. برای نمونه، به آزمایش زیر توجه کنید:
اولین آزمایش در قرن سیزدهم میلادی انجام گرفت. در آن زمان، پادشاه فردریک دوم میخواست بداند که آیا زبان (صحبت کردن) علت درونی و جسمی دارد یا علت اجتماعی. بدین منظور او دستور داد تا تعداد زیادی از نوزادان یتیم جمعآوری شوند و تحت مراقبت دایه قرار گیرند. به آنها همه چیز که برای رشد جسمی آنها لازم بود (نظیر شیر، نور، حرارت، پوشش ...) داده شد؛ اما دایهها اجازه نداشتند با آنها صحبت کنند و عکسالعملهای مَحبتآمیز نشان دهند (یعنی محرومیت از روابط اجتماعی). نتیجهی این آزمایش آن شد که همهی نوزادان مردند.1
فرض میگیریم از چنین آزمایشی بتوان نتیجهی علمی لازم را گرفت. اما آیا قانون، فقه، اخلاق یا رسوم اجتماعی اجازه انجام چنین آزمایشهایی را میدهند؟ روشن است که در چنین مواردی، رجوع به منابع یا مدارک معرفتی با محدودیتهای جدی و قابل مؤاخذه همراه خواهد بود. یکی از نویسندگان پرسش اساسی رعایت اصول اخلاقی را نیز چنین طرح میکند: «آیا به حقوق و احساسات آنها که پژوهش بر زندگی آنها تأثیر میگذارد، توجه لازم شده است؟»2 روشن است که وقتی این مسئله به فقه یا اخلاق اسلامی واگذار شود، هم پرسشهای دیگری نیز مطرح میشود و هم پاسخ به این مسئله متفاوت میشود.
1رفیعپور، فرامرز، آناتومی جامعه، ص43 و44، شرکت سهامی انتشار، چاپ دوم، 1380.
2دِنسکامب، مارتین، قواعد پایهای برای پژوهش خوب، ص239، منوچهر فرهومند، دفتر پژوهشهای فرهنگی، چاپ اول، 1386.