تعریف چشم انداز
هر جامعهی سیاسی با آرمانهایی تعریف میشود. این آرمان تصویر آن جامعه از سعادت و خوشبختی نهایی افراد است. جامعهی سیاسی تا زمانی باقی است که آن آرمان در جامعه زنده باشد. آرمان هر جامعه یا فردی تا زمانی زنده است که آن جامعه یا فرد نظام فعالیتهای خود را به سوی آن معطوف کرده و در هر زمان، در نسبت با آن آرمان در وضعی بهتر و برتر زمان پیشین باشد. آرمان زنده باید معنادار و معناساز باشد؛ به تعبیر دیگر، آرمان باید چنان باشد که انتخاب آن بر عدم انتخاب ترجیح ذاتی داشته باشد. امر پوچ از ابتدا مرده و مرگزا است.
به همین جهت لازم است تصمیمگیران جامعه برنامهای برای حرکت به سوی آرمانها طرح کنند. این برنامه باید چنان باشد که وضعیت فعلی جامعه را نسبت به وضع قبلی در قیاس با آرمان نشان دهد. تصمیمگیران باید متوجه باشند در سوی آرمان هستند یا در سویی دیگر. زیرا بهتر و برتر بودن هر وضعیتی با این معیار تعیین میشود.
برای این کار، از آرمان تصویری به دست آورد که یک وضع معین را نشان میدهد. روشن است که آرمان همگان خوشبختی است؛ اما عنوان مجمل «خوشبختی» وضعیتی معین نیست؛ بلکه تنها تصویری اجمالی از آن در دست است که وجوه و ابعاد آن روشن نیست. جهانبینیها و ایدئولوژیها تعریفی تفصیلی از خوشبختی ارایه میدهند. یکی همین دنیا را همهی هستی میبیند و رفاه دنیا را تنها وجه خوشبختی میبیند و دیگری عالم دیگری ورای این دنیا نیز دیده و بهشت جاودان و خوشنودی خدا را خوشبختی مییابد:
إِعْلَمُوا أَنَّمَا الْحَیاةُ الدُّنْیا لَعِبٌ وَ لَهْوٌ وَ زینَةٌ وَ تَفاخُرٌ بَیْنَکُمْ وَ تَکاثُرٌ فِی الْأَمْوالِ وَ الْأَوْلادِ کَمَثَلِ غَیْثٍ أَعْجَبَ الْکُفَّارَ نَباتُهُ ثُمَّ یَهیجُ فَتَراهُ مُصْفَرًّا ثُمَّ یَکُونُ حُطاماً وَ فِی الْآخِرَةِ عَذابٌ شَدیدٌ وَ مَغْفِرَةٌ مِنَ اللَّهِ وَ رِضْوانٌ وَ مَا الْحَیاةُ الدُّنْیا إِلاَّ مَتاعُ الْغُرُورِ «الحدید : 20».
بدانید که زندگی دنیا، تنها بازیچه و بیهودگی و آرایش و فخرفروشی به یکدیگر و افزونطلبى در اموال و اولاد است. مثل بارانى است که کشاورزان را رُستنى آن به شگفتى اندازد، اما سپس خشک میشود و آن را زرد میبینى، سپس خاشاک میگردد. و در آخرت هم عذابى سخت است و هم از جانب خدا آمرزش و خشنودى است، و زندگانى دنیا جز کالاى فریبنده نیست.
برای حرکت به سوی آرمان، باید آرمان را پیش چشم داشت. فرد آرمانگرا در وضع موجود ایستاده است و در امتداد زمان به آیندهی آرمانی مینگرد. او باید مسیر میان وضع موجود و آرمان را بسازد و طی کند. چشمانداز تصویری از این مسیر در پیش چشم آرمانگرا است. بر این اساس، چشمانداز آمیزهای از ارزشداوریهای مبتنی بر ایدئولوژی و واقعیتهای اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی میباشد.
بر این اساس، چشمانداز را میتوان چنین تعریف کرد: چشمانداز تصویری معین و روشن و جامع از آیندهی مطلوب در سوی آرمان، هماهنگ با ارزشهای آرمانی، قابل تحقق با امکانات موجود در طی زمانی معین و در پهنهی فضایی معین است، اگر طراحی سیاستها و برنامههای مناسب برای رسیدن به آن ممکن باشد و عزم جدی بر تحقق آن وجود داشته باشد.
در این تعریف ویژگیهای زیر برای چشمانداز لحاظ شده است:
-
تعین و روشنی: چشمانداز برای ساختن و نگارش آینده طراحی میشود. بنابر این، نباید در آن ابهامی وجود داشته باشد. ابهام در چشمانداز مانع اساسی تصمیمگیری و برنامهریزی است.
-
جامعیت: باید همهی عوامل و متغیرهای تأثیرگذار در مسیر حرکت به سوی آرمان، در چشمانداز مورد ملاحظه باشد.
-
پویایی: چشمانداز برای نگارش آینده است و هر برنامهای بر اساس آن، وضع موجود را به طور دایم تغییر میدهد. بنابر این، دستیابی به چشمانداز به توان پاسخگویی به تغییرات محیطی و انعطاف برنامهها بستگی دارد.
-
ارزشگرایی: بر اساس اصل «هماهنگی وسیله و هدف» در چشمانداز باید ارزشهای متناسب با آرمان لحاظ شود. با لحاظ این ارزشها، ایدئولوژی و جهانبینی حاکم بر آرمان در چشمانداز لحاظ میشود و میتوان امیدوار بود که چشمانداز در سوی آرمان قرار دارد.
-
واقعگرایی در تعریف آرمان و وضع موجود: در تعریفهای واقعگرایانه، آرمان نباید وضعیت تخیلی باشد؛ بلکه باید وضعیتی باشد که واقعاً قابل دستیابی است. بهشت اخروی و رضای الهی یک آرمان تخیلی نیست؛ بلکه آرمانی واقعاً قابل دستیابی است و میتوان آن را در مبانی چشمانداز لحاظ کرد. هم چنین، چشمانداز حاصل نگاه از وضع موجود به آیندهی آرمانی است. طراح چشمانداز باید وضع موجود را به خوبی بشناسد.
-
آیندهنگاری: این تعریف چشماندازی را مد نظر دارد که آینده بر اساس آن ساخته میشود.