مفهوم اصلاح الگوی مصرف
واژهی مصرف از جهت لغوی در معانی «به کار بردن»، «خرج کردن» و «هزینه کردن» به کار میرود. در علوم اقتصادی این واژه به دو معنا به کار رفته است:1) کل مخارجی که در یک دورهی معین (معمولاً یک ساله) صرف کالاها و خدمات میشود؛ 2) فرآیند مادی و واقعی استفاده از یک کالا یا خدمت به کار میرود1. در وضع واقعی این دو معنا با یکدیگر تلازم دارند؛ زیرا استفاده از یک کالا یا خدمت مستلزم مخارج مصرفی است؛ اما روشن است که معنای دوم با مفهوم لغوی و عرفی مصرف تناسب دارد و وقتی سخن از الگوی مصرف میرود، این معنا مد نظر است. میتوان گفت: مصرف به معنای به کار بردن و استفاده از یک کالا یا خدمت است، به جهت ارزشی که آن کالا یا خدمت در زندگی او دارد.2 البته در حیات اجتماعی در برابر هر ارزشی باید هزینهای پرداخت شود، هزینهای مالی یا انسانی یا اجتماعی.
یک کالا یا خدمت از جهات مختلفی ممکن ارزش پیدا کند. گاهی حیات افراد به یک کالا یا خدمت وابسته است، مانند آب و غذا یا خدمات بهداشتی؛ برخی کالاها یا خدمات در تعریف هویت فردی یا اجتماعی نقش داشته دارند؛ ارزش برخی کالاها یا خدمات در ایجاد سرگرمی و نشاط است؛ کالاها و خدماتی نیز به جهت ایجاد، حفظ و توسعهی ارزشهای اخلاقی، فرهنگی و سیاسی ارزش اقتصادی پیدا میکنند و دهها مصرف دیگر که بشر در حیات خود به آنها نیاز دارد.
توجه به جایگاه مصرف در حیات انسانی برای تبیین سرشت مصرف، میتواند برای اهل سیاست نیز مهم باشد. مصرف یک امر فرعی و قابل اغماض در حیات انسانی نیست. هم چنین، مصرف تنها یک عمل طبیعی و ناشی از غرایز نیست. مصرف در نحوهی زندگی مؤثر بوده و مقوم فرهنگ و هویت است. مصرف نه تنها ساختارهای جدیدی را در جامعه ایجاد میکند؛ بلکه هویت یک ملت را نیز میتواند دگرگون نماید. به همین جهت است که غالباً در برابر شیوههای جدید مصرف یا موارد جدید مصرف، مقاومت مشاهده میشود و البته نفوذ فرهنگ بیگانه نیز با تغییر سلایق مصرفی انجام میگیرد. این نکته علاوه بر آثار محسوس مصرف در سلامتی فرد و پایداری محیط زیست است. همین امر توجه اهل سیاست را نیز به مسئلهی الگوی مصرف معطوف میدارد.
بر این اساس است که میتوان گفت: اصلاح الگوی مصرف، برای ملت و حاکمان نظام ولایی تکلیف شرعی است؛ چه مسایلی مانند خشکسالی، بحران اقتصاد جهانی و تحریم و مانند آنها وجود داشته باشد و چه وضع کشور عادی باشد. توسعه و پیشرفت وابسته به فرهنگ مصرف است. تاکید فراوان قرآن کریم و روایات بر حرمت اسراف و تبذیر و توصیه به قناعت و میانهروی در معیشت، همه برای توجه دادن به مسئلهی اساسی فرهنگ مصرف است.
واژهی الگو که کاربردی در علوم اجتماعی و تربیتی دارد ، معادل واژهی «اسوه» در فرهنگ قرآنی است.3 ارائهی الگو برای رفتار امر جدیدی نیست و در طول تاریخ حیات بشری وجود داشته است؛ چنان که قرآن کریم نیز الگوی زندگی معرفی میکند: «به تحقیق در رسول خدا (صلی الله علیه و آله) برای شما الگویی نیکو است»4. این مفهوم هم دربارهی فرد نمونه در عمل و سلوک (الگوی عینی) و هم دربارهی طرحها و روشهای عمل و سلوک (الگوی ذهنی) به کار میرود که به عنوان الگوهای رفتاری خاصی، درصدد تثبیت آن در جامعه هستیم . در منطوق این آیات اسوه به الگوی عینی برای نحوهی زندگی اطلاق شده است. اگر چه، پیچیدگیهای حیات بشر امروزی مستلزم توجه جدیتر به مسئلهی الگو و ارائهی الگوهای نظری در حوزههای مختلف حیات بشری است؛ اما باید توجه داشت که در نظام حیات دینی الگوهای نظری همان تجرید شدهی الگوهای عینیاند که برای تداوم الگو بودن از برخی خصوصیات آنها، که ناشی از حضور آنها در زمان و مکان خاص است، الغای خصوصیت شده است تا قابل تعمیم باشند.
الگوی نظری به عنوان راهنمای عمل در رفتارهای اجتماعی به کار میآید و مبنای سیاستهای کلان اجرایی قرار میگیرد. در هر فرهنگی، الگوهای نانوشتهای نیز در جریان جامعهپذیری به افراد القاء میشود و اعمال افراد به هنگام عمل با این الگوها تطابق مییابد. اما وقتی از الگوی مصرف و لزوم تجدید نظر در آن سخن میرود؛ روشن است مراد این الگوی نانوشته نیست که رویکرد افراد به آن غالباً چندان آگاهانه نیست. بلکه مراد ارائهی الگوی جدیدی است که آگاهانه ارائه و آگاهانه پذیرفته شود و پذیرش آن به عنوان راهنمای عمل از توجیه کافی برخوردار باشد.
الگوی مصرف حالت تجریدی رفتار مصرفی افراد نوعی خارجی5 است که از یک سو، راهنمای حرکت جامعه در مسیر تخصیص بخش وسیعی از منابع کمیاب و از سوی دیگر عامل تنظیم و تأمین نیازهای واقعی جامعه است6. تجریدی بودن الگو از خصوصیات فردی، زمانی و مکانی لازمهی قابلیت تعمیم آن است.
الگوی مصرف، کالاها و خدمات مورد نیاز را همراه با نحوهی دستیابی و میزان هزینه مناسب و شیوهی مصرف آنها را در وضع مطلوب با توجه به ارزش هر کالا یا خدمت برای افراد، خانوارها، سازمانها و دولت نشان میدهد. این الگو چگونگی و میزان سهمی را نشان میدهد که هر مصرف کننده (فرد، خانوار، سازمانهاو دولت) برای هر کدام از کالا و خدمات در بودجه خود اختصاص میدهد و در ازای آن از ارزش کالا بهرهمند میشود. البته ارزش هر کالا یا خدمت برای مصرف کنندههای مختلف متفاوت است و با توجه به این تفاوت ارزش، مصرف کنندهای ممکن است بیش از دیگران متحمل مخارج شود یا سهم بیشتری از درآمد خود را به این امر اختصاص دهد7. در این الگو انگیزهی مصرف ناشی از نیاز واقعی و ارزش کالا یا خدمت است و رفتارهای مصرفی در جهت کمال مصرف کننده جهتمند است.
1مریدی، سیاوش و نوروزی، علیرضا، فرهنگ اقتصادی، ص678، مؤسسهی کتاب پیشبرد و انتشارات نگاه، چاپ اول، 1373.
2در این تعریف ارزش کالا لحاظ شده است؛ حال آن که در نظریات اقتصادی معمولاً رضایتمندی یا لذت مورد توجه است و مطلوبیت کالا نیز با درجهی رضایتمندی یا لذت حاصل از آن تعریف میشود. مبنای لذتگرایی که خودخواهی را معیار عقلانیت میداند؛ مشکلاتی اساسی در انسانشناسی و اخلاق دارد که آن را کاملاً ناپذیرفتنی میگرداند. رضایتمندی عقلانی نیز تابع ارزش کالا یا خدمت است؛ اما مفهوم رضایتمندی بیشتر بار احساسی دارد تا بار عقلانی و از این جهت این مبنا نیز ناپذیرفتنی مینماید. علاوه بر این، برای کسی که چرایی مصرفاش را با حیات ابدی و مسئولیت در برابر حق تعالی تبیین میکند، مسئلهی ارزش کالا یا خدمت مصرفی برای او مهم میشود. بنابر این، تعریف مصرف بر اساس ارزش کالا یا خدمت عقلانیتر است. این نکته در اقتصاد سیاسی اهمیت اساسی دارد. شاید به نظر برسد موضوع این نوشتار به حدی از مبانی فاصله دارد و به مباحث کاربردی نزدیک است که نیازی به این مباحث مفهومشناختی نیست. اما با توجه به بار ایدئولوژیک این تعریف در نتیجهی پژوهشهای سیاسی و فرهنگی در باب مصرف تأثیر اساسی دارد.
3ممکن است برخی الگو را معادل مدل بگیرند؛ در این صورت الگو، صورت تجریدی و ساده شدهی یک واقعیت و پدیدهی عینی است که میتواند آن واقعیت را تجزیه و تحلیل کرده و و همچنین مقوم نظریاتی برای پیشبینی وضع آینده شود.
4چنان که میفرماید «لَقَدْ کانَ لَکُمْ فی رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَة (الأحزاب : 22)» و باز میفرماید: «قَدْ کانَتْ لَکُمْ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ فی إِبْراهیمَ وَ الَّذینَ مَعَه» (به تحقیق در ابراهیم و کسانی که با اویند، برای شما الگویی نیکو است. الممتحنه : 4)».
5مراد از افراد نوعی خارجی، اغلب افراد موجود در جامعه است که زندگی عادی دارند.
6الگوی مصرف، مرکز پژوهشهای اسلامی صدا و سیما.
7در این بیان عقلانیت رفتار پیشفرض تصمیم مصرف کننده است. هم چنین، دقت شود که این عبارت توصیف وضع موجود نیست؛ توصیف الگوی مطلوب است.
خداحافظ.