ادلهی حرمت استفاده از سلاحهای کشتار جمعی، مانند سلاحهای هستهای
ادلهی حرمت استفاده از سلاحهای کشتار جمعی، مانند سلاحهای هستهای
دلیل اول:
«فَلا یُسْرِفْ فِی الْقَتْلِ(الإسراء : 33)» (در قتل نباید اسراف کند).
«اسراف» از مادهی «سرف» است. این ماده به معنای گذر از حدّ است. اگر در کاری، از حد عقلی یا عقلایی یا شرعی تجاوز شود، گفته میشود که اسراف شده است. اسراف در قتل به معنای گذر از حد شرعی در کشتن انسانها است. چنین اسرافی در سلاحهای کشتار جمعی، مانند سلاحهای هستهای، اتفاق میافتد. زیرا این سلاحها یک منطقهی وسیع را هدف میگیرند، نه افراد را و آثار تخریبی و کشتار آنها نیز هم از منطقه فراتر میرود و هم آیندگان را تهدید میکند. این نهی، نهی تحریمی است و بنابر این، استفاده از چنین سلاحی حرام است.
حرمت قتل نابحق در آیات متعدد قرآن کریم و نیز روایات معصومین (عَلَیْهِمُ السَّلَامُ) متعدد بیان شده است، تعبیری دیگر از اسراف در قتل است. برای نمونه، در آیهای میفرماید: «مَنْ قَتَلَ نَفْساً بِغَیْرِ نَفْسٍ أَوْ فَسادٍ فِی الْأَرْضِ فَکَأَنَّما قَتَلَ النَّاسَ جَمیعاً (المائدة : 32)» (هر که کسی را بکشد بیآنکه کسی را کشته یا تباهی در زمین کرده باشد چنان است که همه مردم را کشته باشد) و نیز میفرماید: «وَ عِبَادُ الرَّحْمَانِ الَّذِینَ... لَا یَقْتُلُونَ النَّفْسَ الَّتىِ حَرَّمَ اللَّهُ إِلَّا بِالْحَقِّ وَ لَا یَزْنُونَ وَ مَن یَفْعَلْ ذَالِکَ یَلْقَ أَثَامًا * یُضَاعَفْ لَهُ الْعَذَابُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ وَ یخَْلُدْ فِیهِ مُهَانًا (الفرقان : 69)» (و بندگان رحمان، کسانی که... کسی را که خدا حرام کرده است، جز به حقّ نمیکشند و زنا نمیکنند و کسی که چنان کند؛ گناهکار است و روز قیامت عذاب بر او دوچندان شده و با خواری در آن همیشگی باشد). قتل نابحق اثر گریزناپذیر سلاحهای کشتار جمعی است که در قرآن اسراف در قتل به شمار آمده است.
دلیل دوم:
إهلاک حرث و نسل از ویژگیهای منافقان: «وَ إِذا تَوَلَّی سَعی فِی الْأَرْضِ لِیُفْسِدَ فیها وَ یُهْلِکَ الْحَرْثَ وَ النَّسْلَ وَ اللَّهُ لا یُحِبُّ الْفَسادَ (البقرة : 205)» (هنگامی که به حکومت برسد، تلاش میکند تا در زمین فساد کرده و کِشت و نسل را نابود کند، در حالی که خدا فساد را دوست ندارد).
نابودی حرث و نسل از آثار روشن سلاحهای هستهای است. هرگاه سلاح هستهای در جایی به کار رود، هر گونه حیات را در آن منطقه از بین میبرد. چنین کاری نشانهی حکومت منافقین است و بنابر این، از حکومت مؤمنان نباید چنین اثری دیده شود. این بیان نیز دلالت بر حرمت نابود کردن حرث و نسل دارد و این حکم بر به کارگیری سلاح هستهای صدق میکند. از آیه این نکتهی مهم برداشت میشود که نابودی حرث و نسل، مطلقاً محبوب خداوند نیست و فساد شمرده میشود.
اشکال: وقتی یک جمع محدود صد نفری را از دشمن را که در جنگل تجمع کردهاند، با خمپاره، توپ یا بمب هدف میگیرید، طبیعت و زیست آن منطقه هم دچار آسیب میشود؛ و اگر میدان درگیری وسیعتر باشد، آسیب وارده به منطقه و محیط زیست بیشتر خواهد بود.
جواب: کسی که این اشکال را مطرح میکند، باید توجه بیشتری به ماهیت سلاحهای هستهای داشته باشد. حدود تخریب سلاحی چون خمپاره یا توپ از جهت مکانی، زمانی و انسانی محدود بوده و تا حدّ زیادی قابل کنترل است که محدودهی آسیب ناخواسته کمتر باشد. اما سلاح هستهای از هیچ یک از این جهات محدود نبوده و قابل مهار نیست.
دلیل سوم:
منع از إلقاء سم:
به سند صحیح امام صادق (عَلَیْهِ السَّلَامُ) فرموده است که رسول خدا (صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ) از ریختن سم در سرزمین مشرکان نهی کرده است.* علت نهی از ریختن سم از روایات دیگر قابل فهم است. با اسناد معتبر آمده است که رسول خدا (صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ) از قتل پیران از کار افتاده، کودکان، زنان، قطع درختان در جنگ نهی کرده است** و نیز به سند صحیح، امیرالمؤمنین (عَلَیْهِ السَّلَامُ) کاستن کشتگان جنگ را شایسته شمرده است (أَجْدَرُ أَنْ یَقِلَّ الْقَتْل)***. بنابر این، استفاده از سلاح هستهای به نحو اولی مورد نهی خواهد بود.
*محمدبن محمدبن اشعث، الجعفریات (الأشعثیات)، ص80. این روایت در کافی و تهذیب با سند موثق نقل شده است: کلینی، الکافی، ج5، ص28 و طوسی، التهذیب، ج6، ص143.
**احمد بن محمد بن خالد برقی، المحاسن، ج2، ص355؛ کلینی، الکافی، ج5، ص27 و30.
***کلینی، الکافی، ج5، ص28
جمع بندی:
ساخت، نگهداری و فروش این گونه سلاحها، بنابر قاعدهی حرمت اعانه بر اثم، حرام است. زیرا سلاح هستهای کاربردی جز کشتار جمعی ندارد؛ بنابر این، از ساخت، نگهداری و فروش آن هدفی جز کشتار جمعی نمیتوان انتظار داشت.
شاید اشکال شود که ساخت و نگهداری سلاحهای هستهای ممکن است به قصد بازدارندگی باشد، نه به قصد به کارگیری. اما باید توجه داشت بازدارندگی زمانی حاصل میشود که تهدید به استفاده از آن جدی باشد و دشمن آن جدیت را درک کند. اگر دشمن بداند که ما از سلاحی استفاده نخواهیم کرد، آن سلاح در بازدارندگی دشمن هیچ اثری نخواهد داشت. بنابر این، ساخت، نگهداری و فروش سلاح هستهای با نظام روابط بینالملل اسلامی سازگار نیست و در هر حال حکم حرمت برای آن نیز ثابت است. جدا از این که سلاح هستهای بازدارندگی ندارد و در جای خود این قابل بررسی است.
- ۰۴/۰۳/۱۰



