بحران هویت مردانه در جوامع مدرن (۴)
بحران هویت مردانه در جوامع مدرن (۴)
بحران در کشورهای مختلف
در آمریکا و کشورهای اروپایی، پسران در تحصیل از دختران عقب ماندهاند. میزان افسردگی، بیهدفی، و عدم انگیزه در پسران جوان رو به افزایش است. مردان در نرخ اشتغال، ازدواج، و مشارکت اجتماعی نسبت به دهههای قبل افت چشمگیری داشتهاند. جنبشهای فمینیستی رادیکال باعث تغییر سیاستهای آموزشی و رسانهای شدهاند که نقش مردان را کمتر برجسته میکند. وارن فارل (Warren Farrell) در کتاب "بحران پسران" (The Boy Crisis) نشان داده که چگونه مدارس، رسانهها، و سیاستهای اجتماعی باعث کاهش انگیزهی مردان شدهاند. نرخ ترک تحصیل در میان پسران بسیار بالاتر از دختران است. نرخ افسردگی و خودکشی در میان مردان افزایش یافته است. در غرب، این روند یک بحران اجتماعی ایجاد کرده که باعث شده بسیاری از مردان جوان بدون هدف، بیمسئولیت و دچار بحران هویت شوند.
در ژاپن، یک نسل جدید از مردان منزوی و بدون انگیزه به وجود آمده که به آنها "هیکیکوموری" (Hikikomori) میگویند. این مردان در خانههای خود حبس میشوند، کار نمیکنند، ازدواج نمیکنند، و هیچ انگیزهای برای فعالیت اجتماعی ندارند. همچنین یک گروه دیگر به نام "مردان گیاهخوار" (Herbivore Men) شناخته میشوند که هیچ تلاشی برای پیشرفت اجتماعی یا داشتن رابطهی عاطفی انجام نمیدهند. رسانههای ژاپنی، مردان را منفعل و بدون انگیزه نشان دادهاند. سیستم آموزشی به گونهای طراحی شده که بیشتر بر موفقیت دختران تمرکز دارد. فشار اقتصادی شدید و نیاز به کار بیش از حد، بسیاری از مردان را از داشتن یک زندگی معمولی ناامید کرده است. در ژاپن، نسل جدیدی از مردان بدون انگیزه و منزوی به وجود آمده که این کشور را با بحران اجتماعی روبهرو کرده است.
در کرهی جنوبی، بسیاری از پسران احساس میکنند که دیگر جایی در جامعه ندارند. نظام آموزشی بسیار سختگیرانه باعث شده که پسران زودتر از دختران از تحصیل دست بکشند. سیاستهای اجتماعی فمینیستی رادیکال، پسران را از بسیاری از فرصتهای اجتماعی محروم کرده است. در نتیجه بسیاری از مردان جوان کرهای از رقابتهای اجتماعی عقب کشیدهاند و به گروههایی مانند MGTOW (مردانی که از جامعه کنارهگیری میکنند) پیوستهاند.
کشورهای اسکاندیناوی به فروپاشی مدل مردانهی سنتی رسیدهاند. در سوئد، نروژ و دانمارک، سیاستهای آموزشی و فرهنگی طوری طراحی شده که نقشهای مردانهی سنتی کاملاً حذف شدهاند. بسیاری از پسران، دیگر هویت مردانهی مشخصی ندارند و نمیدانند باید چگونه در جامعه عمل کنند. دختران در دانشگاهها و محیطهای کاری بسیار موفقتر از پسران شدهاند، در حالی که پسران در حال از دست دادن جایگاه خود هستند. در نتیجه در اسکاندیناوی، یک بحران هویتی در میان مردان شکل گرفته که باعث شده بسیاری از آنها احساس کنند دیگر در جامعه جایگاهی ندارند.
در برخی کشورهای اسلامی، مدارس و رسانهها بهطور ناخواسته نقش مردان را کمرنگ کردهاند. در برخی جوامع، پسران از سنین پایین به دلیل سیاستهای تربیتی نادرست، کمتر مورد حمایت و تشویق قرار میگیرند. در برخی مناطق، مردان به دلیل مشکلات اقتصادی و اجتماعی انگیزهی کمی برای پیشرفت دارند. در کشورهای اسلامی، هنوز الگوهای سنتی مردانه بهطور کامل از بین نرفتهاند، اما در حال تضعیفاند. برخلاف غرب، هنوز ساختارهای خانوادگی و دینی تا حدی میتوانند از هویت مردانه محافظت کنند. اگر این روند اصلاح نشود، ممکن است در آینده همین بحران در کشورهای اسلامی نیز به شکل شدیدتری بروز کند، چنان که در کشورهایی مانند ایران به صورت واضح میتوان این بحران را دید.
- ۰۴/۰۳/۱۲