تعریفمفاهیمبنیادینفیزیک ۲
#تعریفمفاهیمبنیادینفیزیک ۲
انرژی
در مطلب قبل میدان قوه و زمینهی تأثیر در اجسام تعریف شد. عاملی که به این قوه و زمینه، فعلیت و صورت میدهد، انرژی است. مثلاً میدان (مثلاً میدان الکترومغناطیسی) بهعنوان ساختار زیرین است و انرژی (مثلاً فوتونها) فعلیت و ارتعاش میدان را ایجاد میکند. با توجه به نظریهی نسبیت، انرژی باید ماهیتی پویا و ذاتاً گسترشیافته در میدان تعریف شود که با جسم ارتباطی وثیق دارد. در نظریه کوانتوم، انرژی با حالتهای کوانتومی سیستم مرتبط است و به صورت گسسته (کوانتیزه) در مقیاس میکروسکوپی عمل میکند. بهویژه در نظریهی میدانهای کوانتومی، به صورت ارتعاشات و حالات میدان تعریف میشود.
تعریف:
انرژی جوهری طبیعی و فعلیتبخش است که ذات آن در محقق کردن اثر میدان و تحقق استعداد آن است که خود به خود جهتی ندارد. به تعبیر دیگر، انرژی، جوهری است که عامل اصلی فعلیت میدان و ایجاد تغییرات در اجسام جسمانی است.
ویژگیها:
1. طبیعی بودن: انرژی بهعنوان جوهری طبیعی عمل میکند که ماهیت آن در حرکت و تأثیرگذاری است.
2. فعلیتبخشی: انرژی میدان را از حالت بالقوه خارج کرده و آن را به فعلیت میرساند. انرژی نقشی شبیه صورت در فلسفهی اسلامی دارد: فعلیتبخش و معینکننده میدان است. البته در فلسفهی اسلامی، ماده و صورت کاملاً در هم مندمجند و نمیتوانند جداگانه موجود باشند. اما در فیزیک، میدانها میتوانند بدون ظهور انرژی خاصی وجود داشته باشند، گرچه عمل آنها همواره وابسته به وجود انرژی است.
3. پویا بودن: انرژی ذاتاً با حرکت و تغییر همراه است و در تعامل با میدان، اثرات جسمانی را ایجاد میکند.
4. وابستگی متقابل با میدان: انرژی بدون میدان نمیتواند بهصورت مستقل اثرگذار باشد. میدان بهعنوان زیرساخت اساسی برای تعاملات طبیعی عمل میکند، اما انرژی است که این زیرساخت را فعال میسازد. انرژی، همانگونه که صورت به ماده هویت میدهد، میدان را به واقعیت مؤثر تبدیل میکند. (چالش: آیا میتوان انرژی جنبشی یک جسم را وابسته به میدان دانست؟)
✅https://eitaa.com/haqnegar
- ۰۳/۱۰/۱۶