مفهوم لغوی مصلحت
برای دستیابی به معنای لغوی هر واژهای، لازم است به قواعد زیر امر توجه شود:
1) در هم خانوادههای لفظی (مشتقات) معنای مشترکی، موسوم به معنای ماده، سریان داشته باشد؛
2) در هم خانوادههای معنایی ضمن حفظ تناسب، تفاوت معنایی حفظ شود؛
3) کاربردهای مختلف مشتقات، در کمترین ریشه ها جمع شود. یعنی تا آنجا که بتوان، باید بتوان کاربردهای مختلف را در معنای واحد جمع کرد و از حکم به اشتراک لفظی پرهیز نمود.
برای یافتن معنای مصلحت و مفسده نیز همین قواعد باید رعایت شود. برای رعایت این قواعد، لازم است با استفاده کتابهای لغت مشتقات ماده کاربردشناسی شده و همخانوادههای معنایی یافته شوند. در استفاده از کتابهای لغت، باید دقت داشت که میان معنای لخت لغوی و بار معنایی ناشی از سبک زندگی، تخصصهای علمی و مکاتب تمییز گذاشته شود و تنها معنای لخت لغوی به دست آید. هم چنین، وقتی در پی تحلیل آیات و روایات باشیم، باید کاربردهای متأخر را تمییز داده و کنار بگذاریم.[1]
با رعایت این قواعد، با رجوع به کتابهای لغت نکات زیر به دست میآید:
1) مادهی «ص، ل، ح» با معانی «سلم (آشتی، سلامت)»، «حسن (خوبی)»، «نفع (سود)» و «خیر» همخانوادهی معنایی است؛
2) مادهی «ف، س، د» (تباهی) مخالف مادهی «ص، ل، ح» است.
با رعایت قواعد یاد شده، با حدسی قوی میتوان دریافت که مادهی «ص، ل، ح» به معنای «سلامت اختیاری قابل تکریم در ذات، در نسبت با محیط و در اثر» بوده که ساری در مشتقات است. کاربردشناسی مشتقات صلاح، این معنا را به ذهن متبادر میکند که صلاح به دست آوردنی است؛ هر چند مقابل آن، فساد، گاهی به خودی خود حاصل میشود (فساد قهری) که در این کاربردها، صلاح مقابل آن قرار نگرفته است (مانند فساد میوه یا شیر). فساد را نیز با تعینات آن میتوان شناخت: هر گونه اختلال در ذات، محیط و اثر چیزی، مانند خرابی، پوسیدگی، بینظمی و اعتقاد و رأی نادرست. مناسبت این معنا با حسن، نفع و خیر نیز روشن است.
در کاربرد قرآنی این ماده، مادهی «ص، ل، ح» علاوه بر فساد، در برابر سیئه نیز قرار داده شده است. در آیات زیر، مادهی «ص، ل، ح» در برابر فساد قرار داده شده است:
وَ إِذا قیلَ لَهُمْ لا تُفْسِدُوا فِی الْأَرْضِ قالُوا إِنَّما نَحْنُ مُصْلِحُونَ (البقرة : 11). وَ اللَّهُ یَعْلَمُ الْمُفْسِدَ مِنَ الْمُصْلِحِ (البقرة : 220). وَ لا تُفْسِدُوا فِی الْأَرْضِ بَعْدَ إِصْلاحِها (الأعراف : 56) (الأعراف : 85). أَصْلِحْ وَ لا تَتَّبِعْ سَبیلَ الْمُفْسِدینَ (الأعراف : 142). إِنَّ اللَّهَ لا یُصْلِحُ عَمَلَ الْمُفْسِدینَ (یونس : 81). یُفْسِدُونَ فِی الْأَرْضِ وَ لا یُصْلِحُونَ (الشعراء : 152) (النمل : 48). أَمْ نَجْعَلُ الَّذینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ کَالْمُفْسِدینَ فِی الْأَرْضِ (ص : 28).
هم چنین، در آیات زیر، مشتقات صلح در برابر سیئه قرار داده شده است:
خَلَطُوا عَمَلاً صالِحاً وَ آخَرَ سَیِّئاً (التوبة : 102). وَ الَّذینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ لَنُکَفِّرَنَّ عَنْهُمْ سَیِّئاتِهِمْ (العنکبوت : 7). مَنْ عَمِلَ سَیِّئَةً فَلا یُجْزى إِلاَّ مِثْلَها وَ مَنْ عَمِلَ صالِحاً مِنْ ذَکَرٍ أَوْ أُنْثى وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَأُولئِکَ یَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ (غافر : 40). وَ ما یَسْتَوِی الْأَعْمى وَ الْبَصیرُ وَ الَّذینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ وَ لاَ الْمُسیءُ (غافر : 58). مَنْ عَمِلَ صالِحاً فَلِنَفْسِهِ وَ مَنْ أَساءَ فَعَلَیْها (فصلت : 46) (الجاثیة : 15). أَمْ حَسِبَ الَّذینَ اجْتَرَحُوا السَّیِّئاتِ أَنْ نَجْعَلَهُمْ کَالَّذینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ (الجاثیة : 21).
مشتقات فساد در قرآن کریم در فساد قهری (مانند فساد شیر یا میوه) به کار نرفتهاند و از نحوهی تقابل مشتقات صلاح با مشتقات فساد و مشتقات سوء میتوان دریافت که معیار فساد در قرآن کریم، سیئه است؛ نه اینکه صلاح در دو معنا به کار رفته باشد یا دو مقابل داشته باشد. از مؤیدات این مدعا اینکه همان نسبت را میتوان میان حسن و صلاح یافت:
إِنَّ الَّذینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ إِنَّا لا نُضیعُ أَجْرَ مَنْ أَحْسَنَ عَمَلاً (الکهف : 30).
[1] میان کاربردهای متأخر، مانند کاربرد متأخر متأخر واژهها، به کارگیری آنها در دنیای مجازی، و مصادیق متأخر باید فرق نهاد. مصادیق متأخر، مصادیق حاصل از تغییر نحوهی زندگی یا ناشی از ورود ابزارهای جدید به زندگی انسانی است.
- ۰۲/۰۵/۲۴